سلووم!
امیدوارم واستون جالب باشه:
«آیا می دانید چشمهایتان کجا واقع شده اند ؟
در جواب دادن عجله نکنید چون در جایی که شما فکر می کنید نیست ، بلکه اگر به دورترین نقطه در افق دیدتان نگاه کنید ، چشم شما درست در پشت آن واقع شده است . یعنی اگر در اتاقی نشسته باشید و آخرین نقطه افق دیدتان دیوار مقابلتان باشد چشم شما در پشت تصویر دیواری واقع شده است که می بینید .»
هوالحق
می خواستم براتون بگم میدونین میشه تو فکر ها راه رفت؟
از مسعود پرسیدم مسعود بلدی همچین کاری؟گفت یعنی چی؟
گفتم مسعود این 30 نفر را تو کلاس میبینی گفت آره.گفتم حالا سعی کن 30 تا فکر ببینی.
فکر کن حالا که معلم تاریخ داره داستان میگه تو سر هر کدوم از بچه ها چی میگذره.از تاتا شروع کرد.چه حرفای جالبی زد.گفتم از تاتا بیا بیرون خیلی شلوغ.همه را نگاه کن.نگاه کن بعضی ها دارن مینویسن،بعضی ها دارن تمرین ریاضی میکنن،بعضی ها هم دارن معلم را مسخره میکنن،بعضی ها هم دارن برای هم خالی میبندن،بعضی ها هم سرشون پایینه دارن صور مبتذل نگاه میکنن؛بعضی ها هم مثل نوید و اشکان و امیر... دارن با هم با گوشی بازی میکنن.
میتونی کسی را پیدا کنی که داره تو فکر بچه ها راه میره؟
ببین یکی اینجا نشسته داره"ماتیلدا" میخونه،حواسش به داستان معلم هست.فکرش هم داره تو سر بچه ها میچرخه.دلش هم به امید لبخند دوستش.
مسعود میبینی چقدر این دنیای فکرا قشنگتر از این حال و هوای دنیای جسم هاست.
بعد آگاه بهم میگه که نباید به همه چی فکر کنی.میگه مثله Core quad هستی که هر چهارتاشون ز کار افتادن.بهم میگه مگه آدم همیشه باید دلشا به چیزی یا کسی خوش کنه؟
آگاه جون مگه خودت... دلت میاد منم...
بعد یه آدم دیگه هم میاد میگه اینا همه ...
ٍٍٍدیگه داره صدای زنگ میاد.حسین پاشو بریم تیم بدیم.میدونی الان تو سر دروازه ها چی میگزره....
سلام
دنبال رد پا بودم! هر چی این طرف اون طرف رفتم پیداش نکردم. میدونید چرا؟ چون عادت کردم رد پا رو نبینم! «مثل یک آدمی که وقتی به دنیا میاد بهش یاد میدن وقتی به ستاره ها نگاه میکنی باهاشون خونه بساز! این آدم 17 سال با این ستاره ها خونه میسازه (تو ذهنش نقش خونه رو مینگاره) بعد یکی میاد بهش میگه بابا این آسمون که همش خونه نیست! اونجا رو نگا کن دب اکبر هم هست مثل باد بادکه! اما این آدم که 17 سال فقط خونه ساخته نمیتونه ببینه دب اکبری هم هست! میبینه حرف گوینده درسته اما فقط نیمتونه ادراکش کنه.» خوب حالا فهمیدین چرا رد پا رو نمیبینم؟!
حقیقت جلو چشم ماست اما این ماییم که از بدو تولد بهمون یاد دادن حقیقت رو نبینیم. وقتی بزرگ میشیم چیزایی واسمون مهم میشن که اصلا مهم نیستن! و چیزایی واسمون بی اهمیت شدن که شاید خیلی مهمن! میگید نه؟ خوب پس به سؤال من جواب بده! کدوم یکی از شما که الان داره این متن رو میخونه یادشه که سلامته؟ کدوم یادشه دو تا پا داره که میتونه باهاش راه بره؟ کدومتون الان فکر چیزایی هست که داره؟ میدونم حتما خیلی هاتون میگید ما که در طول روز صد دفعه میگیم«خدا رو شکر که ما سلامتیم» اما انصافا چند نفرتون این طورین و وقتی این جمله رو میگن 1 دقیقه بعد یاد چیزایی که ندارن نمیفتن؟
بیاید سعی کنیم با خودمون صادق باشیم.
یه چیز دیگه که خیلی مغزم رو به خودش مشغول کرده:
چرا وقتی یکی که واسمون عزیزه میخواد بره یه جایی با این که میگیم«خدا پشت وپناهت» وقتی چند لحظه دیر میرسه یا ازش خبری نمیشه همه دین و ایمانمون رو از دست میدیم و شروع میکنیم به ناسزا گفتن به همه ی مخلوقات خدایی که عزیزمون رو به او سپردیم؟ میدونم همتون جوابشو میدونید اما ای کاش واقعا همه بدونید!
راستی مخاطب این پست فقط خودم هستم و بس! (یه ذره هم تویی که دوست داری مخاطب باشی)
به قول یه عزیزی بدرود!
هر وقت دلت خواست مرگ رو ببینی فقط کافیه که به سمت چپ خودت نگاه کنی میبینی که چه طوری با آغوش باز انتظارت رو میکشه! آ...ه ای کاش میشد همین الآن وقتش بود.
با این که آماده نیستم اما خیلی دوست دارم بفهمم که این همه مدت فریب چی رو میخوردم، یا بهتر بگم این همه مدت چی فکر میکردم و حقیقت چی بود!
میگن ما تو پست ترین جاها (دنیا) هستیم. اما میدونید خاصیت این دنیا چیه؟ اینه که میتونید تو یه مدت کوتاه پیشرفتی به اندازه هزاران سال رو بکنید! اگه میگید نه!! باید بگم خودتون رو نشناختید!
راستی میتونید 1 شبه ره 1000 ساله برید اما کی میدونه قراره 1000 سال دیگه چی بشه؟!
یه چیز دیگه:
یکی از فلاسفه که الآن نامش را به خاطر ندارم میگه: دنیا مثل یک باشگاه رزمی میمونه که ما اومدیم توش تا خودمون رو واسه یک مسابقه آماده کنیم. در این بین وقتی به وسط میدان ( مثال دنیا) میریم استاد ورزشی به ما ضربه میزنه تا خودمون رو قوی کنیم!!! اما بعضی هامون یادمون رفته که اصلا واسه چی تو این باشگاه اومدیم و وقتی استاد ما رو میزنه ( تو دنیا یه اتفاق وسمون میفته) شروع میکنیم به گریه کردن و بعد از خودمون میپرسیم این یارو واسه چی ما رو میزنه؟؟؟!!! (این بلا چرا سر من اومد؟؟) ...
و اینجاست که خداوند به حضرت یعقوب فرمود: «بلا نعمتی است که ما به هر کسی نمیدهیم»
اگر از این متن چیزی نفهمیدید بخندید و فقط رد شید.
http://www.hostedpictures.com
آپلود هر بار یک عکس بدون ثبت نام تا حجم 500 کیلوبایت
http://www.imagehigh.com
آپلود 10 عدد فایل عکس همزمان. حداکثر 2 مگابایت. خیلی کارامد!
http://www.imagedad.com
آپلود عکس تا حجم 1 مگابایت. بدون ثبت نام
http://xs.to
آپلود فایلهای gif حداکثر تا حجم 500 کیلوبایت بدون ثبت
http://www.picvista.com
پیک ویستا. آپلود انواع عکس بدون ثبت نام
http://www.kazimages.com
آپلود فایلهای عکس تا حجم 100 کیلوبایت. بدون ثبت نام
http://www.podomatic.com
فضای رایگان برای آپلود پادکست
این هم یک سری سایت برای آپلود هر گونه فایل
http://rapidshare.de
فضای رایگان برای آپلود فایل تا 50 مگابایت.
http://www.uploadr.com
برای آپلود هر نوع فایل تا 300 مگابایت. بدون ثبت نام
http://www.megaupload.com
آپلود انواع فایل تا 500 مگابایت.
http://streamload.com
یک سایت فوق العاده برای آپلود بیش از 10 گیگابایت فایل
نکته: البته من آپلود بدون ثبت نام را پیشنهاد نمی کنم چون در اکثر اوقات فایلهای شما حذف می شوند.
پس سعی کنید تا در سایتی ثبت نام کنید و بعد اقدام به آپلود فایلهای خود کنید.
خوب این از معرفی سایت های ارائه دهنده سرویس...
و حالا روش کار ...
بعد از ثبت نام شما باید به قسمتی که مخصوص آپلود فایل است بروید که در هر سایت متفاوت است ولی روش کار یکی است (پس فقط کافیست به قسمت Upload بروید)
و در قسمت مشخص شده فایلی که می خواهید آپلود کنید را انتخاب کنید و در آخر دکمه upload یا هر چیزی که منجر به آپلود می شود را بزنید.
بعد از آپلود شدن فایل روی سرور آدرس فایل را با راست کلیک کردن روی فایل و انتخاب گزینه properties می توانید آدرس محل فایل آپلود شده را روی اینترنت ببینید.(البته بعضی سایت ها بعد از اتمام عملیات آپلود آدرس فایل را به شما می دهند مخصوصا سایتهای بدون ثبت نام )
برای استفاده از این فایل در وبلاگ یا وب سایت خود هم بسیار ساده فقط کافی است که آدرس فایل روی اینترنت را لینک کنید در وبلاگ
ولی اگر این فایل یک عکس است قضیه فرق می کند و شما اگر می خواهید که عکس را در یکی از مطالب وبلاگتان قرار دهید فقط دکمه عکس را که در بالای قسمتی که مطالبتان را می نویسید را می زنید و سپس آدرس عکس را در قسمت مربوطه وارد می کنید و ok می زنید.
راه دوم این است که از کد زیر استفاده کنید:
فقط کافیست که آدرس عکس را در قسمتی که نوشته شده PICTURE URL وارد کنید.
نکته: اگر می خواهید که از عکس در مطلب خود استفاده کنید از روش اول استفاده کنید.
خوب در آخر هم باید اضافه کنم که یکی از بهترین سایت ها در زمینه فضای رایگان روی اینترنت (که من شخصا از آن استفاده می کنم) سایت persiangig هست که 1 گیگابایت فضای رایگان به شما می دهد که شما می توانید از آن برای آپلود و نگهداری فایلهای خود استفاده کنید.
دستورات QBASIC :
CLS : این دستور زمانی بکار می رود که نیاز باشد صفحه نمایش پاک گردد . معمولا در ابتدای هر برنامه نوشته می شود .
LET : برای انجام کارهای جایگزینی و محاسباتی
MOD : باقیمانده تقسیم بصورت 10 mod 2 جواب صفر است
\ ( Back Slash ) علامت کسر وارونه : تقسیم جزء صحیح بصورت 10 \ 3 که جواب 3 می شود
INPUT : برای ورودی ( متغییر عددی مانند x , a , b ,n , m ,Max , Min , Sum, و ... . متغییر نشانه ای( جلوی متغییر عددی علامت $ اضافه می شود مانند a$ , b$ , Name$ , City$ )
GOTO n:برو به خط n در اول خطی که قرار است دستور از آنجا اجرا شود عدد دلخواه n را مینویسیم
PRINT : دستور خروجی برای به نمایش در آوردن نتیجه برنامه ( همانند متغییر عددی با این تفاوت که در جلوی متغییر علامت $ باشد ).
از اون جایی که امتحانا نزدیک می شنو استرس هم بیشتر،گفتم امروز یه کمکی کنم بلکه یه نمه استرستون کم شه.البته شاید هیچ ربطی نداشت ولی زیر بنایی نگاه کنین!یه راه واسه اینکه قبل از اومدن فیش موبایلتون ،بفهمین که هزینه اش دقیقا چه قدر شده.خوب مگه شما آخرای ماه فکرتون در گیر پول اس ام اس های خارج از محدوده ی شمارشتون نیست؟خوب اینم یه در گیری ذهنیه دیگه.حالا اگه زودتر بفهمین لا اقل یه کم پولاتونو پس انداز می کنین آخر ماه شرمنده ی مامان بابا نشین.
خوب راهش ساده است.هر بازه ی زمانی رو که بخواین می تونین حساب کنین.مثلا از تاریخ فیش قبلتون (مثلا 1/11/85) تا امروز(26/1/86 )رو اگه بخواین حساب کنین باید به این طریق عمل کنین:وارد قمست اس ام اس شده و تاریخ مورد نظر رو به صورت:
851101,860126
تایپ کنین و بعد اونو به شماره ی 30009 سند کنید.
نکته ی تستی: حتی المقدرو این کار رو صبح انجام بدین نه شب.چون معمولا شبا جواب نمی ده و چند ساعت بی خودی اُُسـِـتون می کنه!
شاد باشید و جاری
بدرود
برای سال سومی های که تازه باید بشینن با این برنامه سر و کله بشکونن.
دانش آموزان عزیز از لینک زیر نرم افزار کیو بیسیک را می توانند دریافت نمایند پس از Download آن را اجرا نمایید ؛ به صورت خودکار در درایو D:\Qbasic نصب خواهدشد . به محل مورد نظر رفته سپس فایل Qbasic.exe را اجرا نمایید . اکنون شما در محیط برنامه قرار دارید . برای تمام صفحه شدن برنامه ،از کلید ترکیبی Alt + Enter استفاده نمایید موفق باشید. اگر سوالی داشتید در بخش نظرات وبلاگ بفرمائید تا پاسخ دهم . ( حجم 351Kb )
در خلوت شاعرانه ام چه تنها نشسته ام
باز هم با یاد وصال تو چه پر معنا نشسته ام
امشب باز هم یادت در خاطرم خیس خیس بود
گویا در سکوت تنهایی ام زیر ابر باران نشسته ام
درتمام کوچه های یادم عطر حضور تو پیچیده است
گویا به میهانی باغ بهاران نشسته ام
باز هم دیوارهای فاصله بین من و تو آجرهای جدایی چیده اند
اما چه عاشقانه در جوار آرزوی تو بی امان نشسته ام
.
.
.
.
دوباره سطر سطر نوشته هایم از نام تو لبریز شدند
ومن چه زیبا در زیر باران ترانه هایی که از یاد تو لبریزند با آروزی فردا نشسته ام.
صدای سازم همه جا پر شده
هرکی شنیده از خودش بیخوده
اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز یه سایه
سایه ای که خالی از عشق و امید
همیشه محتاج به نور خورشید
به راستی چه زود دیر می شود...