در این حال از سه ذره پروتون ، نوترون و الکترون راجع به پوزیترون که دارای بار مثبت است نظر خواهی میکنیم . الکتـرون با بار منفی در بـاره پوزیترون خواهد گفت : «پوزیترون ذره ایست بسیار جذاب ، خوش مشرب و مهربان که همه را به سوی خود می کشاند» ، پروتون در این لحظه با اعتراض به الکترون خواهد گفت : «پوزیترون ذره ایست غیر اجتماعی و بسیار بد اخلاق ، منزوی و بدجنس که همه را از خود رنجانده ، دور میکند» نوترون که تا بحال ساکت بوده با لحنی حق بجانب به هر دو ذره اعتراض کرده خواهد گفت : « چرا شما در بینشتان افراط و تفریط می کنید و جانب حق و اعتدال را رعایت نمیکنید؟ پوزیترون نه آن چیزیست که الکترون می گوید و نه آن چیزیست که پروتون میگوید ، بلکه ذره ایست ساکت و آرام که کاری به کار کسی ندارد ، نه کسی را دفع میکند و نه جذب » .
حال به نظر شما کدام یک از این ذرات راست می گویند؟و کدام یک دروغ؟ حق با کدامیک از آنهاست؟و آیا آنها قادرند همدیگر را درک کنند و با هم به تفاهم برسند؟
در حقیقت این سه دیدگاه درباره پوزیترون در یک محکمه قضائی، هم درست است و هم نادرست. در واقع پوزیترون هیچکدام از این تعاریف که ارائه شد نیست ولی ذرات فوق نیز دروغ نمی گویند. پوزیترون در ذات و در دنیای درونی خود فاقد همه این صفاتی است که به وی نسبت می دهند و آن سه ذره دیگر فقط پوزیترونی را توضیح می دهند که در دنیای درونیشان بصورت یک رویا ساخته اند، رویایی که بصورت سه احساس کاملا متفاوت در دنیای درونیشان ظاهر شده، و می خواهند با این دنیای مجازی حاکم بر ادراکشان حقیقت را توجیه کنند و چون دنیای درونی هیچکدام شبیه دیگری نیست لذا این اختلافات ادراکی بصورت اختلاف عقیده، تفاوتهای سلیقه ای و غیره نمایان میشود و باعث عدم تفاهم بین آنها میشود بعبارتی هرکدام از این سه ذره مثل انسانها به احساسات و ادراک دنیای درونی خود بعنوان یک حقیقت بدون تردید نگاه کرده و واقعیت را چیزی می دانند که خود ادراک میکنند و اینگونه توهم میکنند که بقیه نیز دنیا و حقایق را مثل آنها می بینند و یا احساس میکنند. لذا وقتی کسی برخلاف گفته فردی حرف بزند یا رفتار کند، مورد انتقاد، سرزنش و حتی در بعضی مواقع ستیز قرار می گیرد .
توقعات بی جا از دیگران، انتظار درک شدن و غیره نیز از همین اشتباه فاحش آدمها نشات می گیرد.
بیچاره دلم قوی ز خود غافل بود فکر همه می کرد و همه باطل بود