انسان کامل
شهید مطهری:
اسلام عقل را یک شاخه از وجود انسان میداند، نه تمام وجود / "انسان کامل فلاسفه" انسان کامل نیست، انسان ناقص است.
مجموعا " انسان کامل فلاسفه " انسان کامل نیست ، انسان ناقص است.
انسان کامل قرآن ، انسانی است که کمال عقلی هم پیدا کرده است ، کمال عقلی هم جزء [ کمالاتش ] است.
از نظر فلاسفه (غیر اسلامی)، جوهر انسان فقط عقل اوست.
اسلام عقل را یک شاخه از وجود انسان میداند ، نه تمام وجود و هستی انسان عقل مانند چشم یک ابزار است.
اسلام، علمی را که به آن "علم افاضی" میگویند یعنی علمی که از درون میجوشد قبول دارد . ضمن اینکه علم عقلی را هم قبول دارد.
اینشتاین: مبدأ پیدایش فرضیههای بزرگ نوعی الهام و اشراق است.
... اینشتاین دانشمند بزرگ عصر ما نیز چنین عقیدهای در باره فرضیههای بزرگ داشته و مدعی بوده است که مبدأ پیدایش فرضیههای بزرگ نوعی الهام و اشراق است.
دانشمند ریاضیدان فرانسوی بنام " ژاک هادامارا ":
"وقتی ما بشرائط اکتشافات و اختراعات میاندیشیم محال است بتوانیم اثر ادراکات ناگهانی درونی را نادیده بگیریم . هر دانشمند محققی کم و بیش این احساس را کرده است که زندگی و مطالب علمی او از یکرشته فعالیتهای متناوب که در عدهای از آنها اراده و شعور وی مؤثر بوده و بقیه حاصل یک سلسله الهامات درونی میباشد تشکیل شده است".
دانش بشر همیشه نسبت به آنچه حقیقت است ، یعنی نسبت به کل دانش اندک است :
" « و ما أوتیتم من العلم الا قلیلا » "
عالم واقعی همیشه به نادانی و جهل خود اعتراف دارد ، عالم واقعی بدون دلیل چیزی را انکار نمیکند و بدون دلیل چیزی را نمیپذیرد .
عالم اگر جامد و مغرور بود عالم نیست .
عالم اگر بی دلیل چیزی را پذیرفت یا بی دلیل چیزی را انکار کرد روح علمی ندارد ، او خزانه و انباری است از یک سلسله فورمولها و اطلاعات ، هر چه باو داده شده یاد گرفته و ضبط کرده است اما در روح خودش یک روشنائی و یک مقیاس برای قبول و انکار وجود ندارد . پس روحش روح علمی نیست .
اگر شخصی را دیدید که در همه رشتهها گواهی نامه تحصیلی دارد ، در عین حال سخنی را بدون دلیل قبول یا انکار میکند بدانید عالم واقعی نیست .
از کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر - شهید مطهری
***
مجموعا " انسان کامل فلاسفه " انسان کامل نیست ، انسان ناقص است.
انسان کامل فلاسفه ، فقط مجسمهای است از دانایی ، فقط میداند ،
یعنی انسان کاملی که آنها فرض کردهاند ، موجودی است که خوب میداند .
چنین انسانی ، خوب میداند،
ولی موجودی است خالی از شوق ، خالی از حرکت ، خالی از حرارت ، خالی از زیبایی ، خالی از همه چیز ، فقط میداند .
...
انسان کامل قرآن ،
انسانی است که کمال عقلی هم پیدا کرده است ، کمال عقلی هم جزء [ کمالاتش ] است .
...
"انسان کامل" بسیاری از عرفا را میشود گفت که خیلی خیلی به انسان کامل اسلام نزدیک است در عین حال به نظر ما قابل نقد است.
...
شهید مطهری:
از نظر فلاسفه (غیر اسلامی)، جوهر انسان فقط عقل اوست ، باقی همه طفیلیاند ، همه ابزار و وسیله هستند .
اگر بدن داده شده ، ابزاری برای عقل است ، اگر چشم و گوش داده شده ، ابزاری برای عقل است ،
حافظه و قوه خیال و قوه واهمه و هر قوه و نیرو و استعدادی که در ما وجود دارد ،
همه وسیلههائی برای ذات ما هستند و ذات ما همان عقل است .
آیا ما میتوانیم تأییدی برای این مطلب از اسلام پیدا کنیم ؟ نه .
ما برای این مطلب که انسان جوهرش فقط عقل باشد و بس ، نمیتوانیم از اسلام تأییدی بیاوریم .
اسلام آن نظریههای دیگر را تأیید میکند که؛
عقل را یک شاخه از وجود انسان میداند ، نه تمام وجود و هستی انسان .
...
عقل مانند چشم یک ابزار است.
امام سجاد ( ع ) در صحیفه سجادیه است ، بعد از اینکه خدا را حمد و ثنا میگوید ، میفرماید :
« ابتدع بقدرته الخلق ابتداعا ، و اخترعهم علی مشیته اختراعا ، ثم سلک بهم طریق عبادته ، و بعثهم فی سبیل محبته »
یعنی خدا ابتدا عالم را از عدم آفرید ، عالم را ابداع کرد ( ابداع یعنی [ انجام کاری که ] از روی نمونهای دیگر نبوده است ) ، بعد آنها را از راه محبت خود برانگیخت .
رسول اکرم (ص):
من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه
هر کس چهل شبانه روز ، خود را برای خدا خالص کند،
چشمههای معرفت و حکمت از درونش میجوشد و بر زبانش جاری میشود .
(حدیث متواتری از اهل سنت و شیعه)
اسلام، علمی را که به آن "علم افاضی" میگویند یعنی علمی که از درون میجوشد قبول دارد . ضمن اینکه علم عقلی را هم قبول دارد.
و به سوی آن دعوت میکند ، این علم را هم قبول دارد.
به موسی میفرماید :
ما یک بندهای داریم ، نزد او میروی و از او علم میآموزی :
« علمناه من لدنا علما »( کهف 65 )
ما به آن بنده ، از نزد خودمان علم دادیم یعنی او علمش را از یک بشر نیاموخته از درون و باطنش ، علمی جوشاندهایم.
از کتاب انسان کامل - شهید مطهری
***
علم سه وجب است:
حدیث لطیفی هست مبنی بر اینکه علم در سه درجه است ،
تعبیر حدیث اینست که علم سه وجب است ،
بشر همین که بوجب اول علم میرسد تکبر باو دست میدهد
و همین که بوجب دوم میرسد تواضع و فروتنی باو دست میدهد زیرا معلومات خود را در برابر مجهولات ناچیز میبیند
وقتی که بوجب سوم میرسد میفهمد که هیچ چیز نمیفهمد و میگوید معلومم شد که هیچ معلوم نشد .
از کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر - شهید مطهری
گاندی:
"فرنگی، دنیا را شناخته و خودش را نشناخته و چون خودش را نشناخته، هم خودش را بدبخت کرده است و هم دنیا را"
نوشته شده در شنبه 85/11/28ساعت 9:9 عصر  توسط شبلی
نظرات دیگران()