سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


گاهی می اندیشم چه خوب شد..


می اندیشم.

خوب...

خوب، شادیِ تو بود.

خوب، رضایتِ تو بود.

خوب، انتخواب تو بود.


نشان به آن نشان که باز هم آرامش بخش است تو را در نظر داشتن.تو را چشم در راه بودن.تو را از صبا جستن.تو را در خاطرات یافتن.تو را ..

می تپد یک هو..


به راستی، خبر مرگ مرا با تو چه کس خواهد گفت؟!!


نوشته شده در  سه شنبه 91/10/19ساعت  2:38 صبح  توسط شبلی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
به لودر قسم
دست ها
کاری به کار عشق ندارم..
همین
وقت نوشتن
آقا ما بد، شما خوب
ارغوان
[عناوین آرشیوشده]