سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

شب شد و یکی بی خبر اومد و در و زد و حیرونم کرد
تو بودی و دوتا چشای سیات که ستاره بارونم کرد
مست دوتا چشات شدم چشای تو افسونم کرد
من که پریشون نبودم و زلف تو پریشونم کرد

وقتی که شب سحر شد جای تو رو خالی دیدم
گلی که آورده بودی روی گل قالی دیدم
حالا دیگه قصه مون رو اهل محل می دونن
هر چی می گم نه والله از تو چشام می خونن
این دل دیوونه رو می کشی با خود کجا
شرم بر روی تو می دونی که جادوی تو
مست و غزل خونم کرد

شب شد و یکی بی خبر اومد و در و زد و حیرونم کرد
تو بودی و دوتا چشای سیات که ستاره بارونم کرد
مست دوتا چشات شدم چشات افسونم کرد
من که پریشون نبودم و زلف تو پریشونم کرد

اگه لا لیلای و لیلالالیلای بخونی باهات میخونم
آلیلالیلای و لالالالیلای همیشه باهات می مونم
اگه دارا و لیلالالیلای بخونی بهت می خندم
آلیلالیلای و لالالالیلای من درو به روت می بندم
این دل دیوونه رو می کشی با خود کجا
شرم بر روی تو می دونی که جادوی تو
مست و غزل خونم کرد

شب شد و یکی بی خبر اومد و در و زد و حیرونم کرد
تو بودی و دوتا چشای سیات که ستاره بارونم کرد
مست دوتا چشات شدم چشات افسونم کرد
من که پریشون نبودم و زلف تو پریشونم کرد

اگه لا لیلای و لیلالالیلای بخونی باهات میخونم
آلیلالیلای و لالالالیلای همیشه باهات می مونم
اگه دارا و لیلالالیلای بخونی بهت می خندم
آلیلالیلای و لالالالیلای من درو به روت می بندم
این دل دیوونه رو می کشی با خود کجا
شرم بر روی تو می دونی که جادوی تو
مست و غزل خونم کرد

شب شد و یکی بی خبر اومد و در و زد و حیرونم کرد
تو بودی و دوتا چشای سیات که ستاره بارونم کرد
مست دوتا چشات شدم چشات افسونم کرد
من که پریشون نبودم و زلف تو پریشونم کرد

شب شد و یکی بی خبر اومد و در و زد و حیرونم کرد
تو بودی و دوتا چشای سیات که ستاره بارونم کرد
مست دوتا چشات شدم چشات افسونم کرد
من که پریشون نبودم و زلف تو پریشونم کرد

شب شد و یکی بی خبر اومد و در و زد و حیرونم کرد
تو بودی و دوتا چشای سیات که ستاره بارونم کرد
مست دوتا چشات شدم چشات افسونم کرد
من که پریشون نبودم و زلف تو پریشونم کرد

 

 


نوشته شده در  چهارشنبه 88/8/20ساعت  10:26 عصر  توسط شبلی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
به لودر قسم
دست ها
کاری به کار عشق ندارم..
همین
وقت نوشتن
آقا ما بد، شما خوب
ارغوان
[عناوین آرشیوشده]