مرغ سحر ناله سر مکن

دیده گان خسته، تر مکن

ما ز آه و ناله خسته ایم

ما غمین و دلشکسته ایم

ما به کنج غم نشسته ایم

گوشمان ز ناله کر مکن

 ناله سر مکن

نغمه های شادمانه خوان

با نوای عاشقانه خوان

صد سرود جاودانه خوان

عمر مانده را هدر مکن

 ناله سر مکن

صورتت به سیله رنگ خون کنی

به که راز خود ز دل برون کنی

پیش دشمنان گلایه چون کنی

دشمنان خویش را خبر مکن

 ناله سر مکن ....

نوبهار اگر رسیده خنده کن

گل به بار اگر رسیده خنده کن...

 


نوشته شده در  شنبه 88/2/26ساعت  5:35 عصر  توسط شبلی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
به لودر قسم
دست ها
کاری به کار عشق ندارم..
همین
وقت نوشتن
آقا ما بد، شما خوب
ارغوان
[عناوین آرشیوشده]