ابراهیم ادهم به شقیق بلخی رسید. شقیق گفت : « ای ابراهیم! چون میکنی در کار معاش؟ » گفت : « اگر چیزی رسد شکر میکنم و اگر چیزی نرسد،صبر میکنم » شقیق گفت : « سگان بلخ نیز چنین کنند که چون چیزی باشد مراعات کنند ودم جنبانند و اگر نباشد ، صبر کنند » ابراهیم گفت : « شما چگونه کنید؟ » شقیق گفت : « اگر ما را چیزی رسد ،ایثار کنیم و اگر چیزی نرسد شکر کنیم»
نوشته شده در سه شنبه 88/2/15ساعت 4:0 عصر  توسط شبلی
نظرات دیگران()