زندگي ،حرکتي دوري،دوري باطل،آمد و رفتي تکراري و بيهوده؛کار اصلي؟پير شدن؛نتيجه ي واقعي؟ پوسيدن.نوساني يکنواخت و ابلهانه.شکنجه اي سيزيف وار.روز ،مقدمه اي بر شب.شب،مقدمه اي بر روز و سر گرم بازي خنک و مکرر اين دو موش سياه و سفيد که ريسمان عمر را مي جوند و کوتاه مي کنند تا مرگ.
زندگي؟ تماشايي،و تماشاي صبح و شام هاي بي حاصل،بيمعني،يک بازي بي مزه و بي انجام،وقتي نداري،همه رنج و تلاش و انتظار،وقتي ميابي و مي رسي،هيچ،پوچ،فلسفه ي عبث،نيهيليسم!
دکتر شريعتي
مي دوني که قطعا استاد اين حرفا رو بي منظور نمي زنه.اون اين زندگي راکد رو توصيف کرده و بعد راه رهايي از اون رو هم به تصوير کشيده.اگه مي خواي مي تونم کتابشو بهت بدم شايد تونست نظرتو عوض کنه.شايدم نه.ولي در هر حال خوندن کتاباي استاد،حتي چند سطر از اونا،هيچ وقت ضرر نداره.يا به عبارتي هميشه مفيده.
کتابشو بهت مي دم به شرطي که شما هم يه چند روز کتاب کويرتو بهم قرض بدي.خيلي دنبالش بودم. مطمئن باش امانت دار خوبيم.مخصوصا در مورد کتاباي استاد و البته در مورد امانت شما!